محله آخونی .... آخینی
محله پدری و ریشه های زندگی ام
نويسندگان
آخرينمطالب


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 22 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 22:37 ] [ غ . آ ]

نوه و صبیه مرحوم حاج اکبرآقا اسماعیل پور فلاحی


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 22 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 17:47 ] [ غ . آ ]

مراسم چهلم قهرمان تنیس استان

مرحوم احدآقا فرحناک


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشیعکس افتخارآفرینان
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 22 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,افتخارآفرینان آخونی, ] [ 1:20 ] [ غ . آ ]

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 20 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 20:32 ] [ غ . آ ]

آقا عرفان و حمیدآقا و  آقا احسان - هرسه نفر از افتخارات تنیس محله


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشیعکس افتخارآفرینان
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 20 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ورزشکاران آخونی,, ] [ 1:3 ] [ غ . آ ]

این باغ در انتهای دربند کبریتچی و جنب کوی سجاد قرار داشت و سبزی اهالی را تامین میکرد .

از راست : آقا یعقوب حاج اسدپور - آقای حاج عبدالعلی علیون - آقا مشدعلی علیون 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 19 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 16:50 ] [ غ . آ ]

ایستاده:علی زنده باد-حبیب حقیقیان-مرحوم سیدین-کریم صابرقراملکی-رحیم پورنیازی-علی پوراکبریان

نشسته:صمد قلی پورشایان-میرمرتضی فلاحی-حسن پورخدایی-میرکریم-حمیدخوب نیاز-میرحبیب فرشبافیان


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 19 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,آخونی,, ] [ 12:43 ] [ غ . آ ]

اهالی با صفای محله از اکثر خانواده ها در مراسم اهدا جایزه - واقعا دیدنی است .

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشی
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 18 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ورزشکاران آخونی, ] [ 23:23 ] [ غ . آ ]

مرحوم آکربلارضا ، سالهای مجردی و کار روی کامیون

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 17 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی,, ] [ 16:32 ] [ غ . آ ]

ابوی آقایان : حاج محمود و حاج محمد و احد آقا و صمدآقا


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 17 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی, ] [ 16:27 ] [ غ . آ ]

از راست آقایان : فرحناک-......-پورجباریان-....-....-.....-مختار شجری-سیدبرحق-جعفرمطیع قادر

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 17 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 9:56 ] [ غ . آ ]


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 17 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 9:52 ] [ غ . آ ]

بانوی باادب و مهربان مرحومه کبلاییه نجیبه خانم احمدیان نیازمند(کنیزه حضرت زهرا س)

همسر محترمه مرحوم آقای کربلایی جبار رنجبر کریمیان

مادر محترمه آقاعادل رنچبر کریمیان

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 17 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,آخونی, ] [ 1:46 ] [ غ . آ ]

یادش بخیر ، چقدر از این مغازه و از حاجی علی آقا خوردنی و شیرینی خریدیم . 

حاج احمدآقا و آقا محمد و حسن آقا هرسه کمکش بودند . خواربار،میوه ،داروهای گیاهی ،

نفت ، طناب ، ریسمان ، گندم و جو ، حبوبات ، خشکبار و........فروخته می شد .

 

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
ادامهمطلب
[ 16 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی,, ] [ 23:2 ] [ غ . آ ]

آقایان : دکترمحمود علیپور نیاز -حاج اکبر محمد علی زاده -مرحوم صابر نیک نیاز -

محمدعلی نیک نیاز -مرحوم عسگر پورنیازی - حمید حقیقیان


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 15 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 23:59 ] [ غ . آ ]

آقا یعقوب شجری اقدم

 

 بازیکن  تیم فوتبال " عقاب " محله مان بوده از کوهنوردان و سنگ نوردان بنام نیز می باشد .

 عکس صعود افتخارآمیزش به قله کوه "کازبک" کشور گرجستان در سال 1384

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشیعکس افتخارآفرینان
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 15 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ورزشکاران آخونی, ] [ 23:59 ] [ غ . آ ]

جوان خوش تیپ و فوتبالیست محله معروف به "  ساری مجید "


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشی
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 15 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ورزشکاران آخونی, ] [ 23:26 ] [ غ . آ ]

 

نشنوازنی، نی حصیری بی نواست    بشنو از دل ،دل حریم کبریاست

  نی بسوزد خاک و خاکستر شود       دل بسوزد ، خانه ی دلبر شود 

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 14 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,محرم آخونی,, ] [ 10:48 ] [ غ . آ ]

اعلام درگذشت بزرگواری از اهالی آخونی = ساکن تهران

باطلاع اهالی خوب و شریف محله ام -  آخونی  - درگذشت مرحوم مغفور :

" مرحوم آقای الحاج موسی بوذری "

( فرزند مرحوم آقا مش محمود کوزه گر )

( پدر مهربان آقایان : رضا ، محمود ، حسین ، ناصر )

روز پنجشنبه اول رجب المرجب در شهر تهران تشییع خواهد شد

شب هفت آنمرحوم متعاقبا در این سایت اعلام خواهد شد تا اهالی خوبمان در

شهر تهران از آن مطلع شوند .


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 11 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 3:11 ] [ غ . آ ]

روز سه شنبه  97/2/11 جشن نیمه شعبان در مسجد آیه اله طالقانی آخونی

عموم مردم عزیز  دعوت هستید


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 10 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,آخونی, ] [ 23:6 ] [ غ . آ ]

مرحومین :آ سیدحسین و حاج میرعلی اصغرآقا حسنپورخدایی

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 10 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی, ] [ 18:6 ] [ غ . آ ]

آقایان : احد دلالی - حمیدرضا قاسم لوی آخونی - احد فرحناک

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشی
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 10 / 2 / 1392برچسب:اهالی آخونی,محله آخونی, ] [ 17:26 ] [ غ . آ ]

آقایان : صمد رنجبرکریمیان - مشدعلی عبدی بهروز - میرابوالفضل دلال آخونی -

محمدرضا پورحیدرعلی ( دهه 50 )

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 10 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 14:58 ] [ غ . آ ]

نصوح مردی بود شبيه زنها . صورتش مو نداشت و سینه های برجسته همچون  زنها داشت و در

حمام زنانه كار مى كرد. او سالیان متمادی بر این کار بود و از این راه ، هم امرار معاش می‌کرد

و هم ارضای شهوت.

گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار اخگر شهوت، او را به کام خود اندر می‌ساخت

و كسى از وضع او خبر نداشت و آوازه تميزكارى و زرنگى او به گوش همه رسيده و زنان و دختران رجال

دولت و اعيان و اشراف دوست داشتند كه وى آنها را دلاكى كند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در

كاخ شاه صحبت از او به ميان آمد.


دختر شاه مايل شد كه به حمام آمده و كار نَصوح را ببيند. نصوح جهت پذيرايى و خدمتگزارى اعلام

آمادگى نمود ، سپس دختر شاه با چند تن از خواص نديمانش به اتفاق به حمام آمده و مشغول

استحمام شد . از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت ، از اين حادثه

دختر پادشاه در غضب شده و به دو تن از خواصش دستور داد كه همه كارگران را تفتيش كنند تا شايد

آن گوهر ارزنده پيدا شود .

طبق اين دستور مأمورين ، كارگران را يكى بعد از ديگرى مورد بازديد خود قرار دادند، همين كه نوبت به

نصوح رسيد با اينكه آن بيچاره هيچگونه خبرى از آن نداشت ، ولى از ترس رسوايى ، حاضر نـشد كه وى

را تفتيش ‍ كنند، لذا به هر طرفى كه مى رفتند تا دستگيرش كنند، او به طرف ديگر فرار مى كرد و اين

عمل او سوء ظن دزدى را در مورد او تقويت مى كرد و لذا مأمورين براى دستگيرى او بيشتر سعى

مى كردند. نصوح هم تنها راه نجات را در اين ديد كه خود را در ميان خزينه حمام پنهان كند .

ناچار به داخل خزينه رفته و همين كه ديد مأمورين براى گرفتن او به خزينه آمدند و ديگر كارش از كار

گذشته و الان است كه رسوا شود به خداى تعالى متوجه شد و از روى اخلاص توبه كرد در حالی

که بدنش مثل بید می‌لرزید با تمام وجود و با دلی شکسته خدا را طلبید و گفت:

خداوندا گرچه بارها توبه‌ام بشکستم، اما تو را به مقام ستاری ات قسم این بار نیز

فعل قبیح ام بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم و از خدا خواست كه از اين

غم و رسوايى نجاتش دهد .

به مجرد اين كه نصوح توبه كرد، ناگهان از بيرون حمام آوازى بلند شد كه دست از اين بيچاره برداريد

كه گوهر پيدا شد .

پس از او دست برداشتند. و نصوح خسته و نالان شكر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص ‍

شد و به خانه خود رفت . او در این واقعه عیاناً لطف و عنایت ربانی را مشاهده کرد.

این بود که بر توبه‌اش ثابت‌قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت. چند روزی از غیبت او در حمام سپری

نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد، ولی نصوح جواب داد که دستم علیل

شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم، و دیگر هم نرفت.

هر مقدار مالى كه از راه گناه تحصيل كرده بود در راه خدا به فقرا داد و چون زنان شهر از او دست بردار

نبودند ، ديگر نمى توانست در آن شهر بماند و از طرفى نمى توانست راز خودش را به كسى اظهار كند،

ناچار از شهر خارج و در كوهى كه در چند فرسخى آن شهر بود، سكونت اختيار نمود و به عبادت خدا

مشغول گرديد . اتفاقاً شبى در خواب ديد كسى به او مى گويد :

« اى نصـــوح ! چگونه توبه كرده اى و حال آنكه گوشت و پوست تو از فعل حرام روئيده

شده است ؟

تو بايد چنان توبه كنى كه گوشتهاى حرام از بدنت بريزد . »

همين كه از خواب بيدار شد با خودش قرار گذاشت كه سنگهاى گران وزن را حمل كند و به اين ترتيب

گوشتهاى حرام تنش را آب كند . نصوح اين برنامه را مرتب عمل مى كرد تا در يكى از روزها همانطورى

كه مشغول به كار بود، چشمش به ميشى افتاد كه در آن كوه چرا میكرد. از اين امر به فكر فرو رفت

كه اين ميش از كجا آمده و از كيست ؟

تا عاقبت با خود انديشيد كه اين ميش قطعاً از شبانى فرار كرده و به اينجا آمده است ، بايستى من

از آن نگهدارى كنم تا صاحبش پيدا شود و به او تسليمش نمايم . لذا آن ميش را گرفت و نگهدارى نمود

و از همان علوفه و گياهان كه خود مى خورد ، به آن حيوان نيز مى داد و مواظبت مى كرد كه گرسنه

نماند. خلاصه ميش زاد ولد كرد و نصوح از شير و عوائد ديگر آن بهره مند مى شد تا سرانجام كاروانى

كه راه را گم كرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاكت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همين كه

نصوح را ديدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شير مى داد به طورى كه همگى سير شده

و راه شهر را از او پرسيدند.

وى راهى نزديك را به آنها نشان داده و آنها موقع حركت هر كدام به نصوح احسانى كردند و او در آنجا

قلعه اى بنا كرده و چاه آبى حفر نمود و كم كم در آنجا منازلى ساخته و شهركى بنا نمود و مردم از هر

جا به آنجا آمده و رحل اقامت افكندند و نصوح بر آنها به عدل و داد حكومت نموده و مردمى كه در آن

محل سكونت اختيار كردندهمگى به چشم بزرگى به او مى نگريستند.

رفته رفته ، آوازه خوبى و حسن تدبير او به گوش پادشاه آن عصر رسيد كه پدر آن دختر بود . از شنيدن

اين خبر مشتاق ديدار او شده ، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت كنند. همين كه دعوت شاه

به نصوح رسيد، نپذيرفت و گفت :

من كارى و نيازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست .

مأمورين چون اين سخن را به شاه رساندند، بسيار تعجب كرد و اظهار داشت حال كه او براى آمدن نزد

ما حاضر نيست ما مى رويم كه او را و شهرك نوبنياد او را ببينيم .

پس با خواص درباريانش به سوى محل نصوح حركت كرد، همين كه به آن محل رسيد به عزرائيل امر شد

كه جان پادشاه را بگيرد، پس پادشاه در آنجا سكته كرد و نصوح چون خبردار شد كه شاه براى ملاقات

و ديدار او آمده بود ، در مراسم تشييع او شركت و آنجا ماند تا او را به خاك سپردند و چون پادشاه

پسرى نداشت ، اركان دولت مصلحت ديدند كه نصوح را به تخت سلطنت بنشانند. چنان كردند و نصوح

چون به پادشاهى رسيد، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملكتش گسترانيده و بعد با همان دختر پادشاه

كه ذكرش رفت ، ازدواج كرد و چون شب زفاف و عروسى رسيد، در بارگاهش ‍ نشسته بود كه ناگهان

شخصى بر او وارد شد و گفت :

چند سال قبل ، ميش من گم شده بود و اكنون آن را نزد تو يافته ام ، مالم را به من رد كن .

نصوح گفت :

چنين است . دستور داد تا ميش را به او رد كنند،

شخص گفت :

چون ميش مرا نگهبانى كرده اى هرچه از منافع آن استفاده كرده اى ، بر تو حلال ولى

بايد آنچه مانده با من  نصف كنى .

نصوح گفت :

درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غير منفول را با او نصف  كنند.

آن شخص گفت :

بدان اى نصوح ، نه من شبانم و نه آن ميش از آن من ،

بلكه ما دو فرشته براى آزمايش تو آمده ايم . تمام اين ملك و نعمت ، اجر و پاداش توبه

راستين و صادقانه ات بود كه بر تو حلال و گوارا باد .

و از نظر غايب شدند .


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعاتمقالات و نوشته های ادبی
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 7 / 2 / 1392برچسب:توبه نصوح,توبه, ] [ 18:59 ] [ غ . آ ]

احدآقا فرحناک دارای مقام درجه یک انفرادی تنیس


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشیعکس افتخارآفرینان
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 7 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ورزشکاران آخونی, ] [ 11:15 ] [ غ . آ ]

آیه الله مسلم ملکوتی به ملکوت اعلی پیوست ( رحمه الله علیه )

پیکر آیت‌الله ملکوتی دیروز بر روی دستان هزاران نفر از مومنان خداجوی از مسجد امام حسن

عسکری قم به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) تشییع و در جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه

معصومه (ع) به خاک سپرده شد. نماز میت را هم آیت الله سبحانی بر پیکر این عالم ربانی اقامه کرد.

در این مراسم آیت الله جوادی آملی و جمع زیادی از فضلا و طلاب حوزه های علمیه قم و تبریز و

شاگردان آن عالم وارسته حضور داشتند.

مراسم بزرگداشت آیت الله ملکوتی امشب از سوی رهبر معظم انقلاب، پس از فریضه عشاء، در

مسجد اعظم قم برگزار شد .

آیت‌الله مسلم ملکوتی امام جمعه سابق تبریز و از علمای برجسته حوزه علمیه قم و تبریز ،

به علت عارضه ریوی پس از یک ماه بستری در بیمارستان دانشوری تهران، پنج شنبه

چهارم اردیبهشت در سن 90 سالگی دارفانی را وداع گفت.  


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 7 / 2 / 1392برچسب:آیه الله ملکوتی, ] [ 11:3 ] [ غ . آ ]

مجلس ترحیم مرحوم حاج اسدآقا وندا فرزند مرحوم آقا اسماعیل بقال

برادر محترم آقایان : حاج فیروز و رضا و داوود و مصطفی و مرحوم علیرضا    وندا

روز جمعه عصر ساعت 6 تا 8 عصر مسجد منا


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 6 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,آخونی, ] [ 11:57 ] [ غ . آ ]

بقالی با انصاف آن زمان و خادم دربار اباعبداله الحسین (ع)

پدر گرامی آقایان : مرحوم مش محمد - علی - قنبر

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 4 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی,, ] [ 22:47 ] [ غ . آ ]


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 2 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 22:29 ] [ غ . آ ]

حاج میرجواد آقا و حاج میرجعفرآقا والا نژاد آخونی - برادران اولاد پیغمبر محله مان

( مکان : شهر کوفه حدود سال 1379 )

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 2 / 2 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 21:31 ] [ غ . آ ]
.: Weblog Themes By Iran Skin:.

دربارهوبلاگ

محله یادگارهای پدری ام ، آخونی .
لینکهایمفید
امکاناتوب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4211
بازدید دیروز : 9328
بازدید هفته : 13624
بازدید ماه : 16105
بازدید کل : 614629
تعداد مطالب : 1637
تعداد نظرات : 496
تعداد آنلاین : 1

تاریخ روز




در اين وب سایت
در كل اينترنت