محله آخونی .... آخینی
محله پدری و ریشه های زندگی ام
نويسندگان
آخرينمطالب

 
 
 
خداوند رحمان " کوثر " رابه پیامبر رحمت عطا فرمود چون :

بارها و بارها رسول خدا را " ابتر " خواندند و براین امر خرسند ، که او هیچ نسلی ندارد.

اما خداوند به پیامبر حضرت صدیقه طاهره را عطا فرمود واو را کوثر خواند و بر این ادعای

مشرکین خط بطلان کشید.

  مردم ایران که در طول تاریخ از محبین ائمه اطهار (ع) بوده اند و در عشق و دلدادگی

به این خاندان ، سر آمد دیگران، در وجود این سلاله های پاک حضرت زهرا (سلام الله عليها)

حقیقت ایمان را یافته اند و با توسل به ساحت مقدسشان بسیار راههای طولانی را یک شبه طی نموده اند.

شهر تهران نیزهمچون دیگر نقاط ایران، تعدادی از گلهای بوستان حضرت زهرا (سلام الله عليها) را

در بر دارد که مأمن و پناهگاه عاشقان اهل بیت (ع) گردیده است .
 
امامزاده داوود ع یکی از آن پناهگاه هاست :
 

راه و مسیر زیارت امامزاده داوود (ع) :

در شمال غربی شهر تهران ، بعد از بزرگراه شهید همت ، در انتهای جاده  ،

  روستاهای کن و سولقان قرار دارد . راه کوهستانی زیبایی ، رسیدن به این

 امامزاده را هرچه با شکوهتر می کند از طریق جاده آسفالته دو روستای

 کن و سولقان ، بعد از گذشتن از محله فرحزاد ، و طی  15 کیلومتر راه کوهستانی

 و آسفالته ، به این  زیارتگاه و تفرجگاه  زیبا می رسد .

^^^^^^^^^^^^^^^

 

 

 

امامزاده داوود ع  با چهار نسل به امام سجاد ع می رسد 

امام زاده داوود يكی از مشهورترين امام زاده های اطراف تهران است که در كوهستان های
شمال غربی تهران واقع شده است. این بنا در 15 کیلومتری فرحزاد قرار داشته و از لحاظ
جغرافیایی منطقه ای سردسیر است. بیشتر شهرت امام زاده داوود به خاطر مسیر منتهی
به امام زاده است که از میان دره های زیبا و سرسبز می گذرد و در تمام فصول، به خصوص
در ایام خنک سال مسافران و گردشگران بسیاری از این مناظر دیدن می کنند.

نسب امام زاده داوود با پنج پشت به امام زین العابدین (ع) می رسد. این بقعه برای اولین بار

در زمان صفویه بنا شد و آنچه در حال حاضر به جای مانده حرم هشت ضلعی کنونی به طول

شرقی غربی 6 متر و عرض تقریبی 5 متر با سرداب زیر آن است.

********************************


 

 

 

 

 

++++++++++++++++

جذبه ی زیاد امامزاده داوود، به خاطر مسير سخت و کوهستانی اش است و زمانی 

فقط با کمک قاطرچيها می شد اين راه را طی کرد. حتی الان هم که مسير راحت 

و آسفالت برای رسيدن به امامزاده کشيده شده، در انتهای مسير ماشين رو، 

حدود يک ربع بايد سربالايی نسبتا تندی را پياده رفت . مسير کوهستانی و سخت 

امامزاده داوود، البته باعث دوچندان شدن لذت زيارت هم ميشود و برای همين

است که يکی از نذرهای رايج در تهرانیها نذر زيارت امامزاده داوود می باشد. 

+++++++++++++++++++
 


 

+++++++++++++

علاوه بر مسافرخانه ها، امامزاده داوود به بازارش هم شهرت دارد . توی اين بازار، 

هر چيزی که فکرش را بکنيد ميشود پيدا کرد؛ از خوراکيهای عصر پدربزرگها تا

کيف و سينی و همه چی ، يکجور همنشينی سنت و مدرنيته ! 

++++++++++++++++++
 

 

 


 

****************************************** 

سه راه دسترسی به امامزاده داوود :

* راحت ترين مسير براي رسيدن به امامزاده داوود، جاده کن – سولقان است .

از انتهای  بلوار  آبشناسان - و یا نيايش -  وارد فلکه دوم شهران ميشويد .

از آنجا 25 کيلومتر تا امامزاده راه است که به دليل سربالايی تندش،

45 دقيقهاي طول ميکشد تا به پارکينگ امامزاده برسيد. از آنجا هم تقريبا يک ربع

پياده بايد برويد تا به صحن امامزاده برسيد.

( ازضلع شمالی میدان آزادی هم سواری و هم مینی بوس برای امامزاده وجود دارد ) .

*راه ديگري هم ، مسير دوم از انتهاي اتوبان يادگار امام شروع ميشود،

از دره کنار رودخانه فرحزاد ميگذرد و بعد از 15 کيلومتر به «تپه سلام» ميرسد؛

جايي که اولين بار در طول مسير گنبد امامزاده داوود ديده ميشود و بايدهمين

راه را تا انتها رفت.   ( التماس دعا دارم )

  


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 25 / 10 / 1392برچسب:امامزاده داوود,کن سولقان, ] [ 23:59 ] [ غ . آ ]

 

در یکی از روزها، پادشاهی سه وزیر خود را فراخواندو از آنها درخواست کرد کار
عجیبی انجام دهند .
از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود و اینکه این کیسه ها
را برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کنند همچنین از آنها خواست
که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند .
وزراء از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کیسه ای برداشته و به سوی باغ به
راه افتادند .
 
وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه ها و با کیفیت ترین محصولات
را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب می کرد تا اینکه کیسه اش پر شد.
 
وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه این میوه ها را برای خود نمی خواهد و
احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی کند، پس با تنبلی و اهمال
شروع به جمع کردن نمود وخوب و بد را از هم جدا نمی کرد تا اینکه کیسه را با
میوه ها پر نمود .
 
و اما وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات این کیسه اصلا اهمیتی نمیدهد
و برایش مهم نیست ، کیسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر نمود.
 
روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران را به همراه کیسه هایی که پر کرده اند بیاورند .
 
وقتی وزیران نزد شاه آمدند به سربازانش دستور داد ، ﺳﻪ وزیر را گرفته و
هرکدام را جدا گانه با کیسه اش به مدت سه ماه زندانی کنند در زندانی دور که
هیچ کس دستش به آنجا نرسد و هیچ آب و غذایی هم به آنها نرسانند .
 
وزیر اول پیوسته از میوه های خوبی که جمع آوری کرده بود می خورد تا اینکه
سه ماه به پایان رسید .
 
وزیر دوم هم این سه ماه را با سختی و گرسنگی و مقدار میوه های تازه ای که
جمع آوری کرده بود سپری کرد .
 
و اما وزیر سوم ...... بیچاره قبل از اینکه ماه اول به پایان برسد از گرسنگی مرد.
 
 
خیلی از ماها فکر میکنیم که اعمال ما چه سودی برای خدا دارد و شاید با این
فکر انحرافی در کارهای انسانی و اخلاقی و دینی خود اهمال کنیم.
 
در حالی که امر و نهی خداوند برای خود ماست و او بی نیاز از اعمال ماست .
حال از خود این سؤال را بپرسیم ، ما از کدام گروه هستیم ؟
 
زیرا ما الآن در باغ دنیا بوده و آزادیم تا اعمال خوب و یا اعمال بد و فاسد را جمع آوری
کنیم،
 
اما فردا زمانی که به ملک الموت امر می شود تا ما را در قبرمان زندانی کند ، در آن
زندان تنگ و در تاریک و در تنهایی ؛
 
آنجاست که اعمال خوب و پاکیزه ای که در زندگی دنیا جمع کرده ایم به داد ما
می رسند .
 
خداوند می فرماید: ( وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ ) البقره۱۹۷
 
توشه برگیرید که بهترین توشه پرهیزگاری است ، و ای خردمندان !
از (خشم و کیفر) من بپرهیزید ......            
 
 
 
 
 
  برگرفته از وبلاگ " رزمنده سایبری "
 

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعاتمقالات و نوشته های ادبی
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 23 / 10 / 1392برچسب:توشه آخرت, ] [ 22:47 ] [ غ . آ ]


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 23 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی, ] [ 11:44 ] [ غ . آ ]

مرحوم حاج حمید تقی پور - آقاکریم فرحناک و برادرزاده اش و محمدباقر آقا

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 17 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 1:15 ] [ غ . آ ]

آقا ستار رنجبر کریمیان برادر مرحوم جبار آقا و آقای احد و آقای صمد رنجبر کریمیان

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 16 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی, ] [ 22:44 ] [ غ . آ ]

مجلس ترحیم مرحوم آقای کربلایی عباسعلی علیزاده مکاری

پدر محترم آقایان : کربلایی محمدعلی و کربلایی رضا علیزاده مکاری

روز پنجشنبه 3 تا 5 عصر مسجدالنبی

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 15 / 10 / 1392برچسب:, ] [ 22:5 ] [ غ . آ ]

یادش بخیر مغازه ی قصابی جنب آقا میرزاعبداله سلمانی که قبلا مرحوم آقا مش اکبر قصاب

قصابی میکرد در اواخر و قبل از تخریب ، حاج ستار کثیرالخیر آنجا را اداره میکرد


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 14 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 18:47 ] [ غ . آ ]

 

پسر و پدر در کنار هم ( حاج حبیب آقا و مرحوم حسین آقا قنادی )

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 12 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی, ] [ 10:38 ] [ غ . آ ]

از سمت راست آقایان : مرحوم حسین برق لامع - مرحوم بایرام عدالتی-مرحوم اسماعیل نیکیار-حاج حبیب نیکیار 

غلامعلی مطیع رنجبردوست و کریم نیکیار


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 12 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 10:31 ] [ غ . آ ]

پدر و پسر بزرگ ( حاج حبیب آقا و آقا طاهر نیکیار )

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 12 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 10:28 ] [ غ . آ ]


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 12 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 10:27 ] [ غ . آ ]


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 12 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 10:21 ] [ غ . آ ]


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 12 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 10:20 ] [ غ . آ ]

مرحومین آقایان : جبار رنجبر کریمیان - کربلا رضا قاسم لوی آخونی - حبیب قیامی سردرودی

( رحمت اله علیهم )


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 9 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی, ] [ 23:41 ] [ غ . آ ]

شهادت یازدهمین ستاره تابنده شیعه در آسمان ولایت - آقا امام حسن عسگری ع - بر آقا امام عصر ( عجج )

و شیعیان عالم تسلیت و تعزیت باد
 

 


 

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس افتخارآفرینانعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 9 / 10 / 1392برچسب:شهادت امام حسن عسگری, ] [ 21:4 ] [ غ . آ ]

آقایان : میرحمید بوذری - میرمهدی رحیم نژاد -ابراهیم صادقیان - و ...........

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 9 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 1:17 ] [ غ . آ ]

صعود غار کبوتر مراغه - دهه 60 آقایان : مصطفی نیک نیاز - محمدرضانیک نیاز 

دکترجلیل حقیقیان - رضا اکبریان - حسین (پسرمش اکبرعمی ) - ایوب فرشباف


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشی
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 9 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 1:0 ] [ غ . آ ]

آقایان :صمد رنجبرکریمیان - فریدون پورباقریان- مشدعلی عبدی بهروز -عظیم نمکی - حاج محمود آقانژاد -

و  احدآقا رنجبر کریمیان


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 7 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی,, ] [ 17:43 ] [ غ . آ ]

محمدوندا-پسرکریم علیدوخت-مرحوم جلال قاسملو(پسرکربلارضا)-وحیدزادشمپور-محمدقیامی

رامین وفرزین سامانی-سعیدقیامی-عادل رنجبر

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 7 / 10 / 1392برچسب:اهالی آخونی,محله آخونی, ] [ 17:35 ] [ غ . آ ]

شهر همدان - آرامگاه قابوس - عهد جوانی


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 6 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 23:55 ] [ غ . آ ]

" سلام عزیزان هم محلی ام "

بعد از مدتها انتظار و طلب از آقام امام حسین (ع) و ائمه معصوم علیهم السلام

در مردادماه 1396 لطف خدا شامل حالمان گردید و باتفاق همسرم عازم سفر

عتبات عالیات گردیدم .

 در تمام بارگاه های مطهر امامان معصوم علیهم السلام برای تمام هم محلی های عزیزم

و مخصوصا درگذشتگان محله عزیزم " آخونی " طلب دعای آن بزرگواران را خواسته ام .

 

نجف اشرف - ورودی حرم آقام امام علی (ع)

 

نجف اشرف - نیمه شب - مسجد کوفه - باب الثعبان

 

نجف اشرف - وادی السلام - ورودی مقبره آقاسیدعلی قاضی رحمه اله

 

 

نجف اشرف - دو کیلومتری کوفه - مسجد سهله (امام زمان ع )

 

کربلای معلّی - ورودی بارگاه آقام امام حسین (ع) - باب القبله

 

کربلای معلّی - جلوی حرم آقام ابلفضل (ع)

 

کربلای معلّی - جلوی ورودی دیگر آقام امام حسین (ع) - اول بین الحرمین

 

شهر کاظمین - خیابان حرم امامان موسی بن جعفر و امام جواد علیهم السلام ( آبابا بالا )

 

 

شهر مقدس سامرّا - حرم امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السلام ( آتا بالا ) - (افراد کاروان )

روایات متعدد از زیارت آقام امام حسین (ع) :

کسی که پیاده زیارت ( مثل پیاده روی اربعین ) کند خداوند به هر قدمی که بر می‌دارد

یک حسنه برایش نوشتهو یک گناه از او محو می‌فرماید و یک درجه مرتبه‌اش را بالا می‌برد.

 

امام رضا (ع) می‌فرماید:

«هر امامی بر گردن دوستان و پیروانش عهد و پیمانی دارد و وفای به این عهد، با زیارت

قبر آنان ممکن می‌باشد . و کسی که به شوق زیارت آن‌ها و با تصدیق به فضیلت آن‌ها

به سوی قبور آن‌ها برود مورد شفاعت ائمه در قیامت قرار می‌گیرد .

( ان شااله با اعمال و رفتارمان شامل الطاف آن بزرگان معظم قرار بگیریم )


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 6 / 10 / 1392برچسب:زیارت کربلا,آخونی, ] [ 20:17 ] [ غ . آ ]

مرحوم آقاحمیدآقا عبداللهی فلاحی - (پسرعموی بنده) - یادش گرامی باد

 و  آقا قنبر پوراکبریان - ......... - مرحوم آقاغلامرضا فناری(برادرزن حمیدآقا)


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 5 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,آخونی, ] [ 16:20 ] [ غ . آ ]

فرا رسیدن ایام شهادت خاتون محشر ، جان علی ( ع ) ، مادر بی مزار شیعیان ، حضرت فاطمه ( س )

بر آقام امام عصر ( عجج ) و شیعیان غیرتمندش تسلیت باد

 

 

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 2 / 10 / 1392برچسب:فاطمه س, ] [ 21:23 ] [ غ . آ ]

آقا یحیی و مرحوم آقا مشدعلی باغبان آژیری ( پدر رحیم آقا باغبان )

خانواده با محبت محله


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 1 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی,, ] [ 19:51 ] [ غ . آ ]

مداح اهل بیت مرحوم آشیخ تقی پورنیازی( رحمت اله علیه )

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 1 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,آخونی, ] [ 11:52 ] [ غ . آ ]

آقایان :نادر ناصری - رسول آقانژاد - اصغر کوه مشوی

( ابوی آقای ناصری ، از کارشناسان مجرب و بنام راه آهن جمهوری اسلامی و از افتخارات محله مان می باشند )

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 1 / 10 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی, ] [ 1:32 ] [ غ . آ ]

 نفر اول آقا کربلا اکبر فرزند ارشد مرحوم آقامش محمد خاله اوغلی

 دو نفر بعدی ........


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 30 / 9 / 1392برچسب:محله آخونی,اهالی آخونی,, ] [ 20:54 ] [ غ . آ ]

آقایان :

علیرضا فناری(برادرزن اکبرآقا) -علی آقاپوراکبریان-مرحوم آقامش اکبرآقا(پسر عموی بنده )

و حسین آقا(باجناق ایشان)

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 30 / 9 / 1392برچسب:محله آخونی,ریش سفیدان آخونی, ] [ 1:44 ] [ غ . آ ]

هم محلی های شریف و با احساس ام : 

بخدا شرمنده ام .

هم شرمنده از خودم - که کاری بجز انتشار گوشه ای از نامردیهای صهیونیستی - از دستم

بر نمی آمد و غیرت و عزت آدمی نمی تواند این مصائب را ببیند و ساکت باشد ،

و هم شرمنده از شما عزیزان ، که ناچارا باید این عکسها را مشاهده فرمایید .

بگذارید دنائت و شنیع بودن اعمال این شمر مسلکان را به همه نشان بدهیم و شاید گوشه ای ناچیز

از آلام بی پایان این مخلوق بی پناه را مرحم باشیم ........... با عرض شرمندگی ........

 

 

بمب های فسفری ، که زخم و تاول های دردناکی در بدن انسان تولید می کند

 

 

 

عکس کودک غزه ای ، قبل و بعد از شهادتش

 

 

 

 

 

 

بگذار مجامع بین المللی و ابرقدرتها سکوت کنند . ایرادی ندارد . اما خدایی هم آن بالاها است ... او می بیند ....

و ..... وعده محقق الهی :

ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ..... و اراده کردیم مستضعفان را حاکمان در زمین قرار دهیم ......


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 29 / 9 / 1392برچسب:غزه,جنایت صهیونیستی, ] [ 11:24 ] [ غ . آ ]
 

 
 
کرسی و نحوه استفاده آن در شهر و روستاها
 

کرسی گرم زمستان همواره آماده پذیرایی از اهل خانواده بود .لحاف کرسی  بر روی کرسی گسترده

شده بود و بر روی ان مجمعه ای مسی گذاشته بودند .کرسی دارای چهار طرف برای نشستن بود

که هر طرف ان مختص کسی بود و هیچ فردی به خود اجازه نمیداد به حریم دیگری تجاوز نماید .

قسمت شمال اتاق که در اصل بالای اتاق محسوب میشد بالا کرسی بود و مخصوص پدر خانواده ،

یکی از طرفین چپ و راست نیز مخصوص مادر بود ،فرزند ارشد در طرف مقابل مادر جلوس می کرد

و جای کودکان در قسمت پایین کرسی یا همان چاله کرسی بود .

هوا هنوز تاریک نشده جمع خانواده تکمیل می گردید و همه اهل خانواده در کنار هم به استراحت

میپرداختند .

جمع خانواده بسیار گرم و صمیمی با هم به درد دل می پرداختند و در جریان کم و کیف احوالات

یکدیگر قرار می گرفتند .

دم دمای صبح که هوا کمی سردتر میشد آتش کرسی به تجدید کردن احتیاج داشت و چون در آن

زمانه ها تمامی زحمات خانه بر روی دوش مادران بود مادر خانواده منقل کرسی را به بیرون برده

و آتش آن را مهیا می کرد و به زیر کرسی برمی گرداند تا اهل خانواده کرسی گرمی داشته باشند .

                                                      -----------------

اما امروزه به یمن وجود نعمت گاز اغلب منازل دارای شوفاژ و بخاری گازی می باشد که با وجود

این که گرمای قابل قبولی دارد اما آن صمیمیتی را که در کنار کرسی در بین اهل خانواده ها وجود

داشت را ندارد ،هر کس اتاقی را برای خود در اختیار گرفته و با لبتاپ و کامپیوترش در دنیای اطراف

خود سیر می کند .

برادر از حال برادر خبر ندارد ،خواهر از حال و روز برادرانش بی خبر است و کلا یک گسست در بین

اهل خانواده ها وجود دارد .اما با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی روز به روز در بین اشخاص فاصله

ایجاد می گردد امیدوارم روزی فرا برسد که کانون خانواده ها همانند زمانهای قدیم روز به روز گرمتر

گردد .

و ........ در چهار طرف این کرسی ها افراد خانواده جای میگرفتند . اگر خانواده
پرجمعیت بود در هر طرفش دو نفر می خوابیدند .و ..... واقعا صفایش یادش بخیر باد .
 
چندی است كه روشهای نوين گرمايی از بخاريهای نفتی گرفته تا برقی و انواع
بخاريهای گازی ، باعث شده که  كرسی ها بطور كل فراموش شده اند.
تحقيقات نشان میدهد كه همچنان كرسی ها جايگاه ديگری در بعضی روستاها
دارد .
کرسی ، جدای از گرمای خاصش كه به انسان آرامش می داد و رطوبت را  از
استخوانها دور می كرد، مهر و محبتی به اهل خانه و مخصوصا فامیل می داد كه
دور كرسی نشستن و روبروی هم قرار گرفتن، و به چهره هم نگريستن و با هم
به گفتگو نشستن در هيچ كجای دنيا نتوان مشابه آنرا يافت. و چه بسا رنگ
رخساره خبر از سر ضميری می داد كه شايد اندوهی در دلش داشت و چه زيبا
برای زدودنش همه اقدام می كردند. يا با جملاتی و تعریف خاطراتی تجربه آمیز ،
آرامش را به طرف  هديه می دادند و يا دست به كار می شدند و با همدلی ،
اندوه دلی را به شادی بدل می ساختند.
 
 بسیاری از ما، نشستن و خوابیدن زیر کرسی، با آن حرارت دلچسب و بی نظیر و
خواب آورش را، تجربه کرده ایم و زمستانهایی را که همراه با بزرگترهای خانواده،
با خوردن خوراکیهای زمستانی و شنیدن حکایات پدربزرگ و مادربزرگ سپری
می شدند را از جمله خاطره انگیزترین دورانهای زندگی و کودکی و نوجوانی خود
می دانیم. بد نیست با نگاهی از چند و چون درست کردن کرسی باخبر شویم :
 

کرسی چگونه وسیله ای بود؟

 
کرسی از چهار پایه ای (میزی) از چوب به اندازه ۱x۱ متر و بیشتر و گاهی مستطیل
تشکیل شده بود که حدود سه وجب بلندی داشته، روی آن را با لحافی بزرگ در
اندازه های ۴x۴ یا ۷x۷ متر و گاهی بیشتر یا کمتر  میپوشاندند. سپس روی لحاف را
با ترمه و یا چادر شب سفید و یا لحاف مناسبی تزئین کرده و به تناسب بزرگی و
کوچکی کرسی، مجمعه ای مسی برای قرار دادن چراغ، سماور و ظروف خوراکیها
روی آن قرار میدادند. اطراف کرسی را تشک، زيرانداز و پتو گذاشته و با تكيه بر پشتی
يا بالشتی بر روی آن می نشستند .
 
تشک پای کرسی معمولا کوتاهتر اما پهن تر از تشک معمولی بود به طوری که با
قرار گرفتن در چهار طرف کرسی، لبه ها روی هم نیافتاده و ناهموار و ناراحت نباشد.
با گذاشتن کرسی ، بزرگ خانواده  در آن شب با پاکتی شیرینی وارد خانه می شد .
این کرسی ها توسط نجاران مجرب محله درست می شد .
 
 
 
و .... آتش كرسی :
 
در زیر این میز و تشکیلاتی که وصفش گفته شد، یک منقل قرار می گرفت که حرارت
مطبوع زیر کرسی را تامین می کرد و آماده کردن آن هم روشی مخصوص به خود داشت.
ابتدا داخل آنرا خاکستر الک کرده میریختند و وسط خاکسترها را گود کرده، خاکه ذغال
ریخته، آتش ذغال می گذاشتند و باد میزدند تا آتش ذغال به خاکه ذغالها برسد. سپس
به آهستگی و ملایمت روی آنرا با کفگیر خاکستر داده، خاکسترهای دور منقل را به دور
خاکه ها و آتش رو برگردانده، فشرده و صاف می کردند. سپس منقل را برای از بین رفتن
بوی ذغال مدتی در فضای آزاد باقی گذاشته و سپس زیر کرسی می گذاشتند.
 
اين منقلها در شهر رايج بود آنهم نزد خانواده هاي متوسط. هر چند ساعت یکبار یک
لایه از خاکستر روی آنرا پس زده، آتشش را تند می کردند. این روش آتش کردن مخصوص
اولین منقلی بود که زیر کرسی قرار داده می شد، از اینجا به بعد، هربار منقل را
"خاکه رو خاکه" می کردند، به این ترتیب که آتش باقیمانده ته منقل را با" کفگیر مخصوص "
برداشته، خاکه تازه در منقل ریخته، آتش را مجددا رویش میریختند و خاکستر میدادند.
 

 
یک مایه آتش دیگر، گلوله بود که از " خاکه ذغال " تهیه می شد. به این ترتیب که در
تابستان، خاکه ذغالها را در طشت آبی می ریختند، شنهای آن که ته نشین می شد،
ذغالهای روی آب مانده را جمع می کردند و با دست به شکل گلوله هایی سفت و فشرده
مانند کوفته درآورده و در آفتاب خشک می کردند.دو سه تا از این گلوله ها را در اولین آتش
در ته منقل گذاشته، رویش را خاکه و آتش می دادند و باقی مراحل به شکل مذکور اجرا
می شد.
در بعضی خانه ها چاله ای گرد و مدور به عمق ۲۵ سانتی متر نسبت به كف اتاق برای
كرسی حفر می كردند آنهم به اندازه چهارپايه كرسی ، تا كرسی از چهار پايه داخل آن
قرار گيرد و  وسط آنرا به عمق ۳۰ سانتي متر دايره وار مي كندند تا به عنوان آتشدان،
زغالهاي گُر گرفته در آن ريخته شود. دور اين چاله را با گچ و يا گِل صاف می کردند و آتشی
كه از قبل آماده می كردند در آن می ريختند. كار ساختن چاله كرسی توسط بنا انجام
می شد .
 با فرا رسيدن فصل گرما از اواسط بهار كرسی ها جمع می شد اما بعضی ها براي زدودنِ
دردِ استخوانِ پاهايشان از كار کارگری و كشاورزی ، ديرتر اقدام به برداشتن كرسی ميكردند.
چاله كرسی همواره و همیشه برجای بود  و با ميز پایه كوتاهی كه از چوب ساخته می شد
با برداشتن كرسی ،  بر روی چاله قرار مي گرفت و با گذاشتن فرش روی آن سطح اتاق 
همسطح می شد و چيزي به چشم نمی آمد.
 
 
تهيه زغال :
 
کشاورزان شاخ و برگها و تنه درختان پوسیده درختان را سوزانده، خفه نموده و ذغال
می کردند. ذغال فروشها قطعات درشت آنرا به نام " ذغال " ، نیمه درشت را به نام
" مویزه "و نرمترها را به نام "خاکه " می فروختند.معمولا دو نوع ذغال در ذغال فروشیها
موجود بود، یکی همین ذغال جنگلی که نوع مرغوب، پر مغز و با دوام بود و قیمتی گرانتر
داشت و نوعی که ذغال "باغی" نام داشت و از درختان باغهای اطراف شهر مانند درختان
میوه، بید، تبریزی و زبان گنجشک تهیه می شد و پوک و بی دوام بود و ارزانتر عرضه
می شد.
 
 
 
با گذشت زمان و ابداع وسائل جدید منقلهای برقی، بخاری برقی و بخاری نفتی و گازی
جزو لوازم اصلی خانه شد. این وسایل جای کمتری اشغال می کردند و با گرم کردن تمام
فضای خانه، زندگی را برای اهل منزل بسیار آسانتر می کرد و به این ترتیب کرسی با تمام
لذتی که داشت، کم کم برچیده شد.
لحافهای بزرگ آن به لحافهایی کوچکتر تقسیم شد و چهارپایه یا میز کرسی هم به
استفاده دیگری رسید یا فروخته شد و خلاصه آثار وجود کرسی از خانه ها رخت بربست.
امروزه، کرسی تنها به خاطره ای شیرین تبدیل شده است .
 
( یاد گرمای دلچسب زیر کرسی بعد از بازی ( قار گول لسی - گلوله برف بازی ) - بعد از اینکه
دستهایمان ازشدت سرمای برف ها مثل لبو قرمز و کرخت می شد- خیلی می چسبید ،بخیر ).
 

موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: href="<-TagLink->">
[ 28 / 9 / 1392برچسب:کرسی,ذغال, ] [ 23:0 ] [ غ . آ ]
.: Weblog Themes By Iran Skin:.

دربارهوبلاگ

محله یادگارهای پدری ام ، آخونی .
لینکهایمفید
امکاناتوب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 940
بازدید دیروز : 7033
بازدید هفته : 8058
بازدید ماه : 10539
بازدید کل : 609063
تعداد مطالب : 1637
تعداد نظرات : 496
تعداد آنلاین : 1

تاریخ روز




در اين وب سایت
در كل اينترنت